نقد کتاب پاییز فصل آخر سال است
داستان کتاب پاییز فصل آخر سال است
داستان کتاب پاییز فصل آخر سال است روایتگر زندگی سه دختر با نام های شبانه ، روجا و لیلا با دغدغه هایی ماننده : مهاجرت ، مشکلات عاطفی و اجتماعی است ، این دغدغه ها برای اکثر دختران ایرانی قابل درک است و به آسانی میتوان با آن هم ذات پنداری کرد.
کتاب داری دو بخش با عنوان های « تابستان » و « پاییز » است و هر بخش داری سه فصل است و هر فصل از نگاه یکی از شخصیت های اصلی رمان روایت می شود.
نویسنده در این کتاب تنها این مشکلات را روایت کرده است و نه قضاوتی کرده است ونه راه حلی برای پایان دادن به این مشکلات ارائه می کند ، حتی پایانی مشخص و واقعی نیز ارائه نمی کند و همین پایان باز کتاب ، واقعی بودن داستان را چند برابر میکند ؛ تمام شخصیت های اصلی داستان خاکستری اند و نویسنده از قهرمان سازی استفاده نکرده است.
درباره کتاب پاییز فصل آخر سال است
کتاب پاییز فصل آخر سال است یک رمان ایرانی و برنده جایزه ی ادبی جلال آل احمد است ؛ نسیم مرعشی نویسنده ی رمان در تمام آثارش ، ساده نویسی و نگاه واقع گرایانه را به کار برده است که به این رمان محدود نشده است.
کتاب پاییز فصل آخر سال است به عنوان یک شاهکار ادبی ، در دو دهه اخیر شناخته شده است و توانسته جایگاه خوبی را در میان علاقه مندان به کتاب و کتاب خوانی حفظ کند ؛ این کتاب اولین اثر رسمی و چاپ شده ی نسیم مرعشی است که موفقیت های بسیاری را کسب کرده ، مورد توجه نویسندگان و بزرگان ادبی قرار گرفته و توانسته در کمتر از یک سال به چاپ بیست و هفتم برسد ، نکته ای که باعث محبوبیت این کتاب میان مردم شده ، این است که نسیم مرعشی توانسته با قلم توانمند خود اتفاقات ساده و روزمره را به گونه ای بیان کند که برای مخاطبان بسیار جذاب باشد.
با خواندن کتاب پاییز فصل آخر سال است ، می توان روزمرگی های دختران دهه شصتی را به آسانی لمس کرد و کتاب مملو از اتفاقات واقعی است.
قسمت هایی از متن کتاب پاییز فصل آخر سال است
دنبال تو می دویدم ، روی سرامیک های سرد و سفید سالن ، در آن سکوت ترسناک هزارساله ، هن و هن نفس هایم با هر گام بلندتر در گوشم تکرار می شد و گلویم را تلخ می کرد بخش پرواز های خارجی آن طرف بود ، امام نه ، مهرآباد بود انگار و سالن پروازش هی دورتر می شد ، رسیدم به گیت ، پشتت به من بود ، اما شناختمت ، کت نیلی ات تن ات بود و چمدان به دست ، منتظر و آرام ایستاده بودی ، روشنی سالن به سفیدی می زد ، فقط نور میدیدم و تورا ، لکه ای نیلی روی سفیدی مطلق ، صدایت زدم ، راه افتادی و دور شدی ، سر میخوردی روی سرامیک های سالن ، دویدم ، دستم را دراز کردم و دستت را گرفتم ، برگشتی ، دستت توی دستم ماند و هواپیما پرید...
بالای مژه ها خط سیاه می کشم ، کج می شود مثل همیشه. مثل تمام خط های زندگی ام که کشیدم و کج شد و پاک کردم و باز کشیدم و باز کج بود. مثل شب های مشق که صد بار با مداد قرمز لای بابا های سیاه خط می گذاشتم و خراب می شد و پاک می کردم و باز می کشیدم و باز خراب می شد و من می ماندم و دفتر پاره. به سمیرا التماس می کردم که برام خط بکشد ، نمی کشید و می گفت : دیوانه ، خوب است همین ها و من با چشم های خیس ، باز پاک می کردم و باز می نوشتم. دیگر اما زور پاک کردن ندارم رویش باز خط می کشم تا پهن شود و کج و کولگی اش گم شود در سیاهی مداد.
وقتی سکوت می کنم یعنی موافقم؟ نه ، نیستم. من وقتی موافق باشم سکوت نمی کنم می خندم ، دهانم را باز میکنم و می گویم بله ، موافقم. اما سکوت ، می دانم که نمی کنم. شاید آن روز هم سکوت کرده بودم که فکر کردی با رفتنت موافقم. ساکت نشسته بودم و چمدانت را می بستم ، موافق نبودم ، فقط ساکت بودم و تو بدون من رفتی…
پاییز فصل آخر سال است
کتاب «پاییز فصل آخر سال است» و دیگر کتاب های عباس معروفی ماننده «سمفونی مردگان» را در سایت یونی بوک می توانید به صورت نو و دست دوم تهیه کنید، همچنین اگر کتابی دارید که مورد استفادتان نیست می توانید در یونی بوک به صورت دست دوم بفروشید!
با خرید کتاب دست دوم ماننده کتاب دست دوم دانشگاهی، هزینه کمتری پرداخت کنید و با فروش کتابتان به صورت دست دوم، کمی از هزینه ای که کردید را پس بگیرید و حامی محیط زیست شوید.
در هر شهری از کشور باشید می توانید به صورت آنلاین کتاب خرید و فروش انجام دهید. ماننده: خرید کتاب دست دوم اصفهان و خرید کتاب دست دوم چهار محال بختیاری
عطیه سقزچی
حامی حقوق کتاب ها
دیدگاه‌ها
محسن در 29 اردیبهشت 1402 گفته:
شاهکار ؟!! گفتن جملاتی که فقط دلیرد کننده هستند و انسان رو از زندگی ناامید میکنن شاهکاره؟!! چرا هیچ کس بلد نیست حرف از تلاش و امید بزنه ولی همه خوب بلدن فضای تنگ و تاریک رو تو داستاشون روایت کنن؟!
یونی بوک در 30 اردیبهشت 1402 گفته:
به نظرم کتاب تو حوزه امید و انگیزه دادن بسیاره ، اما پاییز فصل آخر است بیان کننده ی نامیدی نیست ، بلکه حقیقت زندگی نمایان می کنه که باز میرسیم به اون جمله ی معروف ، حقیقت تلخه .
یونی بوک در 7 شهریور 1402 گفته:
درست میفرمایید