نقد کتاب صد سال تنهایی
نقد کتاب صد سال تنهایی
صد سال تنهایی عنوان رمانی فوقالعاده نوشتهی نویسندهای مشهور و ماهر به نام گابریل گارسیا مارکز است که به زبان اسپانیایی نوشته شده و در ایران نیز توسط بیش از 30 نفر ترجمه و منتشر شده است.
در سال ۱۹۶۷ برای اولین بار کتاب صد سال تنهایی در آرژانتین با تیراژ ۸۰۰۰ نسخه منتشر شد و در مدت کوتاهی شهرتی جهانی پیدا کرد و به ۲۷ زبان دنیا ترجمه شد.
این کتاب حاصل ۱۵ ماه تلاش و کار مارکز است که به گفتهی خود نویسنده در تمام این ماهها خود را در خانه حبس کرده بود.
کتاب صد سال تنهایی روایت سرگذشت شش نسل از یک خانواده است که نویسنده با فراغ خاطر به شخصیت و شخصیتپردازی در داستان پرداخته است و شجرهنامه ای در ابتدای کتاب وجود دارد که کار مخاطب را برای فهم و تشخیص شخصیتها راحتتر کرده است.
در ادامه تحلیل و بررسی کاملی از این رمان جذاب و خواندنی برایتان آورده ایم پس تا انتهای نقد کتاب صد سال تنهایی همراه ما باشید.
شناسهی کتاب صد سال تنهایی
نام کتاب : صد سال تنهایی
نویسنده : گابریل گارسیا مارکز
زبان : اسپانیایی
قالب ادبی : رمان
ژانر: رئالیسم جادویی
تعداد صفحات: ۴۰۸
تاریخ چاپ: ۱۹۶۷
خلاصه کتاب صد سال تنهایی
صد سال تنهایی داستان شش نسل از یک خانواده است که در یک دهکده خیالی به اسم ماکوندو زندگی میکنند. ماجرا این است که که خوزه آرکاردیو بوئندیا به علت قتل یک نفر مجبور به ترک محل زندگیاش میشود و همراه اورسلا، همسرش، و چندنفر از همسایههایش مهاجرت کرده و دهکده ماکوندو را بنا میکنند.
کولیها از شخصیتهای پررنگ داستان هستند؛ زیرا پل ارتباطی بین ساکنان این دهکده و دنیای بیرون هستند. کولی ها هرساله به دهکده میآیند و اختراعات و اکتشافات جدید خود را به اهالی دهکده نشان میدهند.
در میان کولیها شخصی بهنام ملکیادس وجود دارد که در طول داستان چندین بار میمیرد. این شخصیت نقش مهم و تعیینکنندهای را هم در سرنوشت خانواده خوزه دارد و از شخصیتهای اصلی داستان است.
با شروع جنگهای داخلی، اهالی ماکوندو نیز ساکت و منفعل نمیمانند و سپاهی را به فرماندهی فرزند دوم خوزه آرکادیو بوئندیا راهاندازی میکنند. در خود دهکده نیز آرکادیو (فرزند پیلار ترنرا و خوره آرکادیو) از سوی عموی خود بهعنوان رئیس شهر انتخاب میشود ولی بعد از فتح شهر توسط نیروهای محافظهکار تیرباران میشود.
سرانجام سرهنگ آئورلیانو، صلح را میپذیرد و به خانه برمیگردد. او پس از پذیرش صلح درصدد مرگ خودخواسته برمیآید و به سینهاش شلیک میکند اما جانِ سالم بهدر میبرد و بقیه عمرش را صرف ساختن ماهیهای کوچک طلایی میکند.
آئورلیانو بابیلونیا آخرین فرزند از نسل بوئندیاست. نام او در ابتدا آئورلیانو بوئندیا است اما با کشف رمز نوشتههای و آثار بهجا مانده از ملکیادس به نام پدریاش، یعنی بابیلونیا، پی میبرد و در نهایت اورسولا تسلیم مرگ میشود. در نهایت شهر ماکوندو خالی از سکنه میشود و همه خانواده بوئندیا را از خاطر میبرند.
داستان اینجا به پایان نمیشود. با ورود خواهر اورسولا از بروکسل، ماجرای عاشقانه آئورلیانو با خاله خود، داستان را وارد ساحت دیگری میکند. در آخر داستان نیز فرزندی به دنیا میآورند که دمی مانند دم خوک دارد و مادر در اثر خونریزی زیاد میمیرد.
مطلب مرتبط: نقد کتاب آرزوهای بزرگ
نمادهای کتاب صد سال تنهایی
در این مقاله تعدادی از اساسی ترین نمادهای این رمان را برایتان شرح دادهایم و سعی داشته ایم نقد کتاب صدسال تنهایی؛ نقدی کامل باشد و رضایت خوانندگان محترم را به ارمغان آورد.
ماکوندو: زمینهی شهر افسانه ای ماکوندو به دلیل نمادگرایی و موانع پیچیده در داستان، به نحوی به عنوان شخصیت اصلی عمل میکند و فراز و نشیبهایی را تجربه کرده است که تاریخ بحث برانگیز جنگ داخلی کلمبیا، استعمار، اقتصاد کشاورزی و صنعتیشدن آن را نشان میدهد.
در انتهای بخش بیستم، ساکنان شهر ماکوندو، افراد اهل کاتالونیا و چهار دوست، و… از این شهر ویرانشده فرار میکنند. هرکس و هر چیزی که باقی میماند، توسط بادهای شدید از بین میرود. ماکوندو که زمانی یک شهر پر جنب و جوش بود، حال در تاریکی و ابهام به سر میبرد که منعکسکنندهی رشد و نابودی خانوادهی بوئندیا بود.
راهآهن: اورلیانو تریسته در بخش یازدهم از رمان راهآهن را به عنوان راهی برای گسترش تجارت کارخانهی یخ معرفی کرد و از آن به عنوان راهی برای ارتباط با دنیای خارج نام برد و در این حین ساکنان سردرگم و حیرت زده شدند چراکه این اولین باری بود که کلمهی راهآهن به گوش آنها خورده بود.
راهآهن نماد تکامل ماکوندو و تبدیل شدن از یک دهکده به شهر شلوغ است. بسیاری از تحولات تکنولوژیک مدرن و پیشرفت مردم را نشان میدهد. این تغییرات موجب شیفتگی و انزجار و ایجاد تنش در این منطقه میشود.
تکرار وقایع: از اصلیترین تمهای داستان صد سال تنهایی این است که وقایع به طرز اجتنابناپذیری تکرار میشوند. انگار از بعضی اتفاقها هیچ وقت نمیتوان فرار کرد. شخصیتهای اصلی داستان را گذشتهشان کنترل میکنند یا حتی در داستان بارها ارواح را میبینند.
ارواح نماد گذشته و طبیعت فراموشنشدنی هستند که در جزیرهی ماکوندو وجود داشته است. سرنوشت ماکوندو از پیش وجود داشته و انگار به همان محکوم شده است.
شهر آینهای: آینه نمادی از سرنوشت است. در صفحههای پایانی کتاب چیزی که از ماکوندو می بینیم، شهر آینهها نیست، بلکه شهر سرابهاست. ماکوندو نشانگر همان دنیای قشنگ نویی است که آمریکاییها قولش را داده بودند.
رنگها: مارکز از رنگها به عنوان نمادها استفاده میکند.
رنگ زرد و طلایی: نمادهای امپریالیسم و بازهی زمانی خاصی در تاریخ اسپانیا که به عصر رونق و شکوفایی هنر و ادبیات معروف است. رنگ طلایی: نشانگر تلاش برای به دست آوردن ارزش اقتصادی. زرد: نمایانگر مرگ، تغییر و زوال است.
شجره نامه کتاب صد سال تنهایی
در ابتدای این کتاب شجره نامه ای به صورت چارت آورده شده است که سردرگمی خواننده را کم میکند و رابطه ی بین اعضای داستان را متوجه میشویم. برای راحتی بیشتر و آسودگی مخاطب شجره نامه کتاب صد سال تنهایی را در عکس بالا آورده ایم.
کتاب صد سال تنهایی مناسب چه کسانی است؟
اگر مدتهاست که به ادبیات داستانی علاقه دارید و هر روز زمانی را برای مطالعه اختصاص میدهید و علاقه مند به کتاب در حوزه رئالیسم(سبک واقع گرایانه) هستید خواندن کتاب صدسال تنهایی می تواند گزینه خوبی برای شما باشد ولی مطالعهی این کتاب برای هر کسی آسان نیست و ذهنی آسوده میخواهد.
دهکده خیالی مارکز و وقایع آن میتواند ما را برای مدتی از زندگی روزمره و نگرانیهای زندگی دور کند و مانند قصههای مادربزرگ به دنیای خیالی و پر رمز و راز ببرد و خواندن این اثر به ما کمک میکند تا راحتتر درک کنیم چطور درهمتنیدگی خیال و واقعیت میتواند بستری برای موضوعات سیاسی، مفاهیم اصیل انسانی و… باشد.
ممکن است این کتاب را در لیستهای مختلف چهل رمانی که پیش از مرگ باید خواند و… دیده باشید و شروع به مطالعهی این رمان کرده باشید اما زمانی که پشت سر هم اسمهای سخت و شبیه به هم اسپانیایی را میبینید، شاید نتوانید با این کتاب ارتباط برقرار کنید و قید خواندن کتاب را بزنید.
پیشنهاد ما به شما مطالعهی این نقد کتاب صد سال تنهایی تا انتهای مقاله است؛ چرا که به کلیتی دربارهی این شاهکار ادبی پی خواهید برد.
همچنین به این نکته توجه داشته باشید که حضور جادو، عناصر خیالی و برخی باورهای بومی در این اثر ممکن است مخاطبی را که بهدنبال رابطه علت و معلولی در داستان است، سردرگم و کلافه کند.
موضوع داستان بی اخلاقی های سرهنگ را بازگو می کند. از بی اخلاقی های جنسی و تجاوز های او به افراد مختلف گرفته تا جنگ افروزی های فراوان .این موارد نیز ممکن است باعث شود بعضی از خوانندگان تمایلی به تمام کردن این کتاب نداشته باشند؛ مخصوصا در کشورهای مسلمان به خصوص ایران.
برای آشنایی بیشتر با این رمان تا انتهای مقالهی نقد کتاب صد سال تنهایی همراه ما باشید تا میزان علاقه مندی نسبی خود به رمان را ارزیابی کرده و در صورت جذب شدن به داستان، این شاهکار ادبی را مطالعه نموده و لذت ببرید.
خرید کتاب صد سال تنهایی نوشتهی گابریل گارسیا مارکز از یونی بوک!
از داستان صد سال تنهایی تا واقعیت امر
صد سال تنهایی بخشی از تلاش مارکز برای ثبت تجربههای حقیقی او در زمانهای زندگی در کلمبیا است.
مارکز بخشی از تاریخ کشورش را در دل داستان آورده مثلا در آمریکای لاتین ابتدا جمعیت بومی آزتک و ایکناها سکونت داشتند. اما به مرور اروپاییها منابع این منطقه را کشف کردند و در آنجا با قتل عام و کشت و کشتار مدام دنبال غارت منابع طبیعی بودند. ساکنان بومی هم کم کم از طریق آنها با تکنولوژی و بعد سرمایهداری آشنا شدند. دقیقا همان اتفاقی که در ماکوندو نیز افتاد.
مثلا در محل زندگی مارکز در سالهای نوجوانی کارخانههای میوه خارجی به علت هدفهای مختلف حضور پیدا کردند. موضوعی که در کتاب هم دقیقا به آن اشاره کرده است. یا اینکه در زمان حیات مارکز محل زندگیش به مرور در فقر و بدبختی فرو رفت. دقیقا همان اتفاقی که برای داستان افتاد.
گروه کولیها و البته ملکیادس نماد همان اروپاییها بودند که با حضورشان باعث آشنایی اهالی ماکوندو با تکنولوژی شدند و موجب رواج پول در میان ماکوندوییها شدند.
مارکز وضعیت سیاسی کشورهای مختلف آمریکای لاتین را در کتابش نشان داده است. همانطور که در ماکوندو هم به سرعت قدرت میان افراد مختلف جا به جا میشد در کشورهای آمریکای لاتین هم در آن دوره این اتفاق میافتاد. آمریکای لاتینیها هم انگار ناتوان از این بودند که دولتی ثابت و ساختارمند ایجاد کنند.
رئالیسم جادویی چیست؟
طبق توضیحاتی که در نقد کتاب صد سال تنهایی آورده ایم متوجه شدیم مارکز این کتاب را به سبک رئالیسم به نگارش دراورده؛ سبک رئالیسم جادویی معمولا برای توصیف ژانری ادبی بهکار میرود که بهوسیله نویسندگان آمریکای لاتین به آثار داستانی راه یافت.
دو خصیصه اصلی سبک رئالیسم جادویی: 1. داستان در محیطی واقع گرایانه توصیف شده است. 2. داستان همراه با عناصر جادویی و ماورایی روایت میشود.
این ادبیات اجتماعی و در عین حال شاعرانه در آثار میگل آنخل آرستوریاس در گواتمالا، گابریل گارسیا مارکز در کلمبیا و کارلوس فوئنتس در مکزیک جلوه گر شد و آنها تلاش کردند که در این طرح مسائل سیاسی و اجتماعی سرزمین خود و شکوه تمام تمدنهای پیش از خودشان را بازسازی کنند.
از آثار رئالیسم جادویی در کشور ما میتوان به عزاداران بیل غلامحسین ساعدی، روزگار دوزخی آقای ایاز ، روزگار سپری شدهی مردم سالخورده اثر محمود دولت آبادی و … اشاره کرد.
جالب است بدانید در اسپانیای دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ اغلب نویسندهها با سبک واقعگرای اجتماعی مینوشتند. سبکی که در آن شخصیتهای اصلی با شرایط بد اجتماعی و مجموعهای از داستانهای غمگین رو برو میشوند.
در بازهی زمانی ۱۹۶۷ تا ۱۹۶۹ عدهای از منتقین به این باور رسیدند که « صد سال تنهایی» توانسته بر محدودیتهای این سبکها غلبه کند. رمانی که نه تنها در ادبیات آمریکای لایتن، بلکه در سطح جهان هم توانست مسیر رمان مدرن را اصلاح کند. رمان او با تفسیرهایی شاعرانه و زبانی شعلهور مسیر خودش را کاملا از رئالیسم اجتماعی جدا کرد و به روایت تخیل بازگشت.
افتخارات رمان صد سال تنهایی
رمان صد سال تنهایی که نخستینبار به زبان اسپانیایی منتشر شد در سال ۱۹۸۲ موفق به کسب جایزه ی ادبی نوبل، بزرگترین و ارزشمندترین جایزه ی دنیای ادبیات گردید و در کمتر از یک هفته تمام نسخههای آن بهفروش رفت و نظر منتقدان بسیاری را به خود جلب کرد.
همچنین مارکز که بعد از مرگش لقب «بزرگترین کلمبیاییای که تا کنون زیسته» را از رئیسجمهور کلمبیا دریافت کرد.
اقتباس سینمایی
نتفلیکس به تازگی توانسته امتیاز ساخت اثری بر اساس کتاب صد سال تنهایی را بعد از ۵۰ سال از اولین انتشارش به دست آورد.
فرزندان گابریل مارکز گفتهاند که پدرشان پیشنهادهای مختلفی دربارهی ساخت اثری سینمایی از روی کتابش دریافت کرده است. ولی نگرانی پدرشان این بوده که در یک یا دو فیلم سینمایی همهی داستان به خوبی روایت نشود.
از طرفی گابریل مارکز میخواست فیلم صد سال تنهایی به زبان اسپانیایی ساخته شود. برای همین شبکهی نتفلیکس را انتخاب کردهاند که در ساخت سریالهای غیرانگلیسیزبان به همراه زیرنویس در چندین سال اخیر موفقیتهای بسیاری به دست آورده است.
جملات زیبای کتاب صد سال تنهایی
فقر یعنی بردگی عشق.
زمان نمی گذرد. بلکه فقط تکرار می شود.
همیشه چیزی برای دوست داشتن وجود دارد.
وقتی کسی مرده ای زیر خاک ندارد. به آن خاک تعلق ندارد.
هیچ آرمانی در زندگی ارزش این همه سرافکندگی و خفت را ندارد.
نسل های محکوم به صد سال تنهایی فرصت مجددی روی زمین نداشتند.
و حتی شدیدترین و دیوانه کننده ترین عشق ها هم حقیقتی ناپایدار است.
ادبیات بهترین بازیچه ای است که بشر اختراع کرده است تا مردم را مسخره کند.
اگر روزی انسان در کوپه درجه یک مسافرت کند و ادبیات در واگن بار. کار دنیا به سر آمده!
به این نتیجه رسیده بود که راز سعادت دوران پیری. چیزی جز بستن پیمانی شرافتمندانه با تنهایی نیست..
بهترین ترجمه کتاب صد سال تنهایی
کتاب صد سال تنهایی نوشتهی مارکز توسط بیش از سی مترجم به زبان فارسی ترجمه و توسط ناشران مختلف منتشر شده است.اما همه ی ترجمه هایش خوب نیستند. چرا که تعدادی از ناشران فقط صرفا جهت سود جویی کتابهای معروف را ترجمه یا بازنویسی می کنند و با قیمت های بالا یا تخفیف های زیاد روانه بازار می کنند.
همانطور که میدانیم انتخاب بهترین ترجمه یکی از اصول مهم در مطالعه کتاب است و انتخاب ترجمه غیرحرفهای نیز میتواند ما را از لذت درک داستان و هدف نویسنده محروم کند.در این مقاله بهترین ترجمه کتاب صد سال تنهایی را معرفی و بررسی کردهایم.
کاوه میرعباسی صد سال تنهایی را از زبان اصلی آن، یعنی اسپانیایی، ترجمه کرده است که توسط انتشارات سرای نیک منتشر شده؛ وی دانش آموخته ی کارگردانی سینما و زبان اسپانیایی است.
اکثر افراد مسلط به فنون ترجمه، بهترین و روان ترین ترجمه این کتاب را ترجمه بهمن فرزانه دانستهاند که ایشان اولین مترجم این کتاب هستند و کتاب توسط انتشارات امیرکبیر منتشر شده است هر چند در چاپ های جدید سطر هایی از کتاب سانسور شده است.
جالب است بدانید که مترجم رسمی کارهای گابریل گارسیا مارکز در ایران، استاد مرحوم بهمن فرزانه بوده اند. او تمام کتابهای گابریل گارسیا مارکز که نشری جهانی داشته اند را با نظارت و با اجازه ی خود نویسنده ترجمه کرده است.
محمدصادق سبط الشیخ نیز قسمت های ممیزی کتاب را خوب دور زده و ویراست ترجمهی خوبی روی کتاب صورت گرفته است. اما اگر دنبال نسخه روان این کتاب هستید پیشنهاد ما به شما ترجمهی سحر عزتی میباشد.
نویسندهی کتاب صد سال تنهایی
گابریل گارسیا مارکز هنگام رانندگی به سمت آکاپولکو در مکزیک ایده نوشتن قصهای خیالی را که کم از دنیای واقعی نداشت، در سر پروراند و توانست یکی از شاهکارهای ادبی دنیا را خلق کند.
مارکِز در ششم مارس ۱۹۲۷ در یک روستای کوچک در کلمبیا به دنیا آمد و از رمان نویسان، نویسندگان، ناشران و فعالان سیاسی کلمبیایی است که بعد از مدتی میانه اش با رئیس دولت کشورش شکرآب شد و مورد تعقیب قرار گرفت و به مکزیک مهاجرت کرد و سرانجام بزرگ در سال ۲۰۱۷ براثر کهولت سن و فراموشی به دیار باقی شتافت.
شما چه آثاری از این نویسندهی مشهور میشناسید؟
مطلب پیشنهادی: نقد کتاب رهایی از زندان ذهن
تحلیل و بررسی کتاب صد سال تنهایی
در این مقاله فضای کلی داستان؛ از زاویهی دید گرفته تا زمان و مکان داستان، شخصیتهای اصلی، اوج داستان، زمان رمان و تعدادی دیگر از فاکتورهای اصلی کتاب را برایتان بررسی و تحلیل کردهایم. امید است نقد کتاب صد سال تنهایی برایتان مفید واقع شود.
این داستان از دید یک شخص نامعلوم روایت شده که راوی دانای کل و واقف به همهی عناصر داستانی میباشد ولی به طور کلی روایت از درون احوالات خانواده ی بوئندیا و هر آنچه که مربوط به احساسات و فعالیت های آنان و در یک کلمه هرآنچه که مرتبط با زندگی آنان است، صورت می گیرد.
زاویهی دید داستان سوم شخص است ولی در برخی مواقع برای بیان وقایع و شرح احساسات و… از زاویهی دید یکی از کاراکترها در رمان استفاده شده است.
این رمان، رابطه ی میان مدرنیته و سنت، روابط میان اعتقادات مذهبی و باورهای اجتماعی توسط مارکز را مورد بررسی قرار داد. نگاه مارکز به مقوله ی اجتماع، جنگ های داخلی، مذهب و بسیاری از این دست موارد نگاهی است که در شیوه ی نگارش این رمان، آن هم به سبک رئالیسم جادویی لحاظ شده است.
مارکز یکی از خلاقترین نویسنده های معاصر است که این ادعا در سازمان دهی افکارش نیز به نمایش گذاشته است. مهم ترین دغدغه ی او بشریت و اسیری بشر در دام جهل و خرافات و تغییر تفکر بشری است. از نگاه مارکز، بشر چیزی جز باورهایی که به او تحمیل می شود نیست و این باورها محصول اجتماع است.
باورهای دینی نیز یکی از دغدغه های ذهنی مارکز در نگارش این کتاب بوده است. از نگاه مارکز، دین مقوله ای بشری است و وجود و یا عدم وجود آن به هیچ وجه نمی تواند موضوع بحث خوبی باشد و دین باید در شکل صحیح خود به جوامع انتقال یابد و هیچ گاه نباید دین ابزاری برای تحمیق مردم باشد.
مارکز خود یک انقلابی است، اما جنگ را مفهومی زشت تصویر می کند. از نگاه مارکز جنگ هیچ حاصلی جز تداوم جهل و گسترش پوچی در دنیا ندارد. او معتقد است که انسان هایی که در یک جنگ داخلی قرار می گیرند تنها برای ارضای امیال و عقده های شخصی دست به تفنگ می برند و صرفا به جهت بقای شیشه ی غرورشان ، دست از جنگ نمی کشند.
مارکز یک جامعه شناس بزرگ نیز بوده است. از نگاه مارکز، گذشته، حال و آینده، مفاهیمی جدای از هم نیستند. آنچه که در گذشته اتفاق افتاده است، به طور مستقیم بر روی حال ما تاثیر می گذارد و آنچه که ما در حال انجام دادن هستیم، مستقیما بر روی آینده تاثیر می گذارد.
نگاه مارکز به مفهوم شخص در اجتماع یک نگاه تداومی در مفهوم زمان است. اگر زمان، به عنوان یک عامل مستقل برای اشخاص یک جامعه درک نشود، آنگاه افول شخصیتی و اجتماعی را تجربه خواهیم کرد.
خاطره ای از نگارش رمان صد سال تنهایی
شاید برایتان جالب باشد؛ خاطره ای که همسر گابریل گارسیا مارکز از زمان نگارش رمان صد سال تنهایی بیان کرده است را بخوانید:
مارکز همیشه عادت داشت که مرا در جریان داستان های خود بگذارد. هر ایده ای که به ذهنش می رسید، برای من تعریف می کرد و آنگاه نوشتنش را شروع می کرد. من درست در خاطر دارم که او هنگام نوشتن رمان صد سال تنهایی، در اتاقکی که در طبقهی دوم خانه ی ما واقع شده بود، صبح تا شب مشغول نوشتن بود.
گاها از بس که او غرق در نوشتن بود، گمان می کردم که خوابیده است و یا اینکه در خانه حضور ندارد. اما روزی من در آشپزخانه مشغول انجام کارهای روزمره ام بوده ام که ناگهان گابریل با حالی بسیار آشفته به نزد من آمد.
روی زمین نشست و از ته دل گریه می کرد. هر چه از او می پرسیدم، که چه شده است؟ جوابی به من نمی داد و تنها گریه می کرد و می گفت: “سرهنگ را کشتند. ” من هر چه فکر میکردم نمی فهمیدم او چه میگوید. ابتدا فکر کردم که یکی از دوستانش را که در جریان فعالیت های سیاسی بوده کشته اند. چراکه گابریل خیلی اهل سیاست بود و از این خبر ها زیاد می شنیدیم.
اما دقایقی بعد که کمی آرام شد، نشست و برایم تعریف کرد که: سرهنگ را کشتند و… من تازه فهمیدم که منظورش سرهنگ بوئندیا در رمان صد سال تنهایی است. من واقعا شگفت زده شدم. او خودش این ایده را برای من تعریف کرده بود. من حتی می دانستم که سرهنگ قرار است بمیرد. اما هنوز هم برایم عجیب است که او چطور با نوشته ی خودش این چنین ارتباط روحی برقرارکرده بود .
نقد کتاب صد سال تنهایی از دیدگاهی دیگر(نقد فمنیستی):
همانطور که در قسمتهای بالاتر این مقاله نقد کتاب صد سال تنهایی را خواندیم؛ میخواهیم فضای داستان را از دید دیگری نقد و تحلیل و بررسی کنیم.
اورسولا آیگوآران زنی است که از کلیدیترین شخصیتهای اصلی و همسر خوزه آرکادیو بوئندیاست که از نخستین نسل خانوادهی بوئندیاها میباشد. که رنج این تنهایی عظیم و تاریخی و بار سنگین محنت را بر شانههای مردانهاش میکشد.
صفحهی 175 کتاب صد سال تنهایی: حرکات دو قلوها (آئودلیا نوهی دوم و برادرش خوزه آکاردیوی دوم): ولی سرهنگ آئولیانو متوجه آنها نشد و چنان به همه چیز بیاعتنا بود که حتی رمدیوس خوشگله را هم ندید که به سوی اتاق خواب خود میرفت.
اورسولا تنها کسی بود که به خود اجازه داد که رشته افکار او را پاره کند. در وسط شام به او گفت: اگر قرار است باز هم اینجا را ترک کنی دست کم سعی کن امشب را به یاد داشته باشی. آن وقت بود که سرهنگ آئولیانو بوئندیا بدون هیچ تعجبی دریافت که اورسلا تنها کسی است که توانسته به بدبختی او راه یابد.
پس از سالها سرش را بلند کرد و چهره به چهره او را نگریست؛ پوست چهرهاش مثل چرم پخته بود و دندانهایش پوسیده بود و گیسواناش پژمرده و بیرنگ و نگاهش وحشت زده بود. او را با خاطرهی دوردستی مقایسه کرد.
اورسلا گفت: ما از اینجا نمیرویم. همینجا میمانیم چون اینجا صاحب فرزند شدهایم.
او گفت: اما هنوز مردهای در اینجا نداریم. وقتی کسی مردهای زیر خاک ندارد به آن خاک تعلق ندارد.
اورسلا خیلی مصمم و آرام گفت: اگر قرار باشد من بمیرم تا بقیه اینجا بمانند خواهم مرد.
با توجه به قسمتی از متن کتاب در پاراگرافهای بالا؛ در این رمان پویایی شخصیتهای اصلی زن در مرکز توجه خوانندگان قرار میگیرد و آنچه که این پویایی را جذابتر ساخته؛ بهرهگیری مارکز از رویکردی جادویی و رئالیستی به ویژه در عناصری مثل شخصیتها و مکانهای داستان و… است.
مکانی خیالی مثل شهر ماکوندو و آن خانه عجیب و غریب و همچنین شخصیتهایی مانند اورسلا، آمارانتا، فرناندا، مرسدس، رمدیوس خوشگله و … در نظر مارکز از اهمیت زیادی برخوردار بوده است.
مفهوم کتاب صد سال تنهایی
تمام مطالب بالا که در باب بررسی و تحلیل کتاب صد سال تنهایی بیان شد، نشانگر مفهوم این کتاب شگفت انگیز هستند و سعی کردیم به طور کامل مفهوم کتاب صد سال تنهایی را با متنی روان و ساده خدمتتان عرض کنیم. امید است این مطلب برایتان آموزنده و مفید واقع شده باشد و انگیزه ای برای خواندن این رمان فوق العاده پیدا کرده باشید.
متن کامل کتاب صد سال تنهایی
برای دستیابی به متن کتاب صد سال تنهایی به صورت کامل، هم میتوانید نسخهی الکترونیکی کتاب را تهیه کنید و هم میتوانید کتاب فیزیکی را خریداری کنید که بستگی به خواستهی شخص شما دارد اما به طور کلی پیشنهاد میشود ازپی دی افهای رایگان موجود در اینترنت تا حد ممکن استفاده نشود چراکه برای نشر و تالیف هر کتاب افراد زیادی زحمت کشیدهاند و این بیاحترامی و پایمال کردن حق ناشر و به خصوص نویسنده است.
پی دی اف(PDF) نقد کتاب صد سال نیستی
برای سهولت کار نسخهی پی دی اف نوشتههای این مطلب را برای شما خوانندگان محترم آماده کردهایم تا در صورت نیاز از آن استفاده کنید.
دانلود پی دی اف نقد کتاب صد سال تنهایی: Naghd100SalTanhayi
در آخر پاسخگوی هرگونه سوال دربارهی نقد کتاب صد سال تنهایی و همچنین نظرات، انتقادات و پیشنهادات شما هستیم 🙂
اگر به کتابهای قدیمی و اضافی کتابخانه خود احتیاجی ندارید؛ میتوانید با فروش کتابهایتان، به صورت فروش کتاب دست دوم درآمد داشته باشید و به داشتن زمینی پاکتر کمک کنید. همچنین میتوانید با قیمتی بسیار مناسب کتاب دانشگاهی مورد نظر خود را از سایت یونی بوک خریداری کرده و در صورت علاقه مندی به استفاده از نسخهی دست دوم میتوانید کتابهای مورد نظرتان را با قیمتی باور نکردنی از دستهبندی کتاب دست دوم دانشگاهی تهیه کنید.
دیدگاهها
MJ در 26 مرداد 1401 گفته:
توضیحات خیلی خوب و کامل بود و به نقد کتاب صد سال تنهایی نیاز داشتم مرسی
زهرا فتح اللهی در 14 شهریور 1401 گفته:
خوشحالم که مفهوم کتاب صد سال تنهایی برات مفید بوده دوست عزیز 🙂
سلمان کرمی در 27 آذر 1402 گفته:
سلام، تقریبا نیمی از کتاب را خواندم و تصمیم گرفتم برای اولین بار کتاب را به پایان نرسیده رها کنم ، اما تبریک به شما که چه هوشمندانه کتاب را وصف نمودید قطعا ادامه خواهم داد. سپاس از زحمات شما
یگانه جانی دوست در 2 دی 1402 گفته:
خیلی عالی، حتما کتاب رو مطالعه کردید نظرتون رو برامون بنویسید.